ارتجاع اشراف (قرآن)هر گاه پیامبری از سوی خداوند برای هدایت مردم مبعوث می شد، روحیه اصرار و پافشاری بر عقاید و آیین گذشتگان وجود داشت و اشراف هر قوم نمود بارز این ارتجاع بودند. ۱ - اشراف واپس گرا در برابر دعوت انبیاروی گردانی از دین انبیا و واپس گرایی از آن و اهتمام به عقاید قبلی و گذشتگان، در بین ملل مختلف و انبیا همیشه بوده است و اشراف و بزرگان آنان پیشرو در این امر بوده اند. قرآن کریم نیز به همین جهت اصرار بر آيين گذشته خود و نپذيرفتن دين اسلام ، بر اثر تعصبات قومی و حسادت را به نوعى، مرتجع دانسته اند. وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة و انا علی ءاثـرهم مقتدون (و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده اى نفرستاديم مگر آنكه خوش گذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آيينى (و راهى) يافته ايم و ما از پى ايشان راه سپريم.) در تفسیر آلوسی آمده است: « این آیه یک استیناف روشن است که دلالت می کند بر اینکه تقلیدی که بینشان هست یک گمراهی قدیمی است که مربوط به پدرانشان است.» علامه طباطبایی فرمودند: یعنى تمسک به تقلید اختصاص به اینان ندارد، بلکه ، عادت دیرینه امت هاى مشرک گذشته نیز بوده . و ما قبل از تو به هیچ قریه اى رسول نذیرى یعنى پیامبرى نفرستادیم ، مگر آنکه توانگران اهل آن قریه هم به همین تقلید تشبث جستند، و گفتند: (ما اسلاف و نیاکان خود را بر دینى یافتیم ، و همان دین را پیروى مى کنیم ، و از آثار پدران دست برنمى داریم ، و با آن مخالفت نمى کنیم). و اگر در آیه مورد بحث این کلام را تنها از توانگران اهل قریه ها نقل کرده ، براى این است که اشاره کرده باشد به اینکه طبع تنعم و نازپروردگى این است که وادار مى کند انسان از بار سنگین تحقیق شانه خالى نموده ، دست به دامن تقلید شود. ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۳۷۰، برگرفته از مقاله «ارتجاع اشراف». |